نازنین زهرانازنین زهرا، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 11 روز سن داره

شیطونی های نازنین زهرا

نازنین زهرای این روزها

سلام دخترکم خوبی مامانی ؟ خوش میگذره منو تبدیل به فنر کردی تا میشینم یادت میاد که دنبال چیز جدید باشی من و بابایی رو کشتی با این سی دی نگاه کردنت دو دقیقه هم طول نمیکشه که خسته میشی صدا میکنی سی دی رو عوض کنم  دی وی دی سوخت از بس باز و بسته شد    از هفته پیش که فایلت رو آوردم کنار تختت خیلی بهتر شده هر روز چند باری صندلی ات رو به قول خودت میبری عقب فایل ( جلوی فایل ) مثل میز اسباب بازی هات رو میچینی روش و باهاش بازی میکنی         کار دیگه که خیلی نازه اینه که یه بالش میذاری رو پات و نی نی ات رو میخوابونی و براش با آهنگ میگی نانا نانا نایی   جدیدا هم سیب زمینی سرخ کرده ...
4 ارديبهشت 1391

نازی برام شعر بخون !!!

سلام عسلم الان لالایی چقدرم ناز خوابیدی ماشالله بابایی هم خوابه الان بازی استقلال شروع شد منم آروم و بیصدام که بابایی بیدار نشه چون سر فوتبال خیلی حرص میخوره خوب بگذریم   جیگر مامانی چند وقته بهت میگم شعر بخون زمزمه میکنی دا دو ب ت ن هرچی به دهنت بیاد رو با آهنگ ملایم میخونی قربونت بشم   البته یه شعرم تقریبا حفظی : * تا تا عباسی خدا نندازی * خیلی هم قشنگ و با آهنگ میخونی قربونت برم شیطون بلا  
3 ارديبهشت 1391

چند تا عکس از نازنین زهرا

  نازنین زهرا و خاله بازی با نی نی   عیدی نازنین خانم   نازی و امیر عباس پسر عمه سعیده   در همه حال خواب و بیداری پاهات این شکلیه       گردش دیروز نازی در حال جوجه خوردن       از سرما پیچیدیمت تو لباس بابایی ...
2 ارديبهشت 1391

مامان رو بیشتر دوست داری یا بابا ؟

سلام شیطون خانم   وقتی ازت میپرسیم مامان رو بیشتر دوست داری یا بابا ؟ میگی بابا   وقتی میپرسیم بابا رو بیشتر دوست داری یا مامان ؟ میگی مامان   وقتی میگیم به(خوراکی ) رو بیشتر دوست داری یا مه (بستنی )؟ میگی مه   وقتی میگیم مه رو بیشتر دوست داری یا به؟ میگی به   حالا فهمیدی چی شد ؟ آخریه رو میگی هر کدوم از مفعولهایی که دوم گفته بشه تو ذهنت میمونه شیطون بلای طلا
1 ارديبهشت 1391